کد مطلب:3733
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:26
آيا اين مساله درست است، وقتي فكر مي كنيم مي بينيم كه مثلا يك صحنه اي كه اتفاق افتاده تكراري است يعني مثل اينكه قبلا اتفاق افتاده و مي گويند كه ما در جهان ديگر زندگي مي كرديم كه آثار آن در ذهن باقي مانده است؟
اينكه عالم هستي باطن و اصلي دارد و اين عالم در مراتب پايين ظهور و تجلي آن اصل مي باشد، دير زماني است كه مورد توجه بشر قرار گرفته و فيلسوفان و عارفان به آن توجه بايستهاي مبذول داشتهاند.
چرخ با اين اختران، نغز و خوش و زيباستي صورتي در زير دارد، آنچه در بالاستي
صورت زيرين اگر با نردبان معرفت بر رود بالا،با اصل خود يكتا ستي
براي اولين بار افلاطون اين مهم را به تصوير كشيد. از منظر او، انسان در اين عالم، مانند فردي است كه بر ديوار بلندي تكيه زده است و اصل موجودات هستي بر رويآن ديوار قرار دارند. از منبع پر نوري كه در پشت آن ديوار است، پرتوهاي نور بر موجودات روي ديوار مي تابند و سايه آنها بر ديوار مقابل آن فرد مي افتد. اين سايه ها همين موجوداتي هستند كه در اين عالم قرار دارند و گوشهاي ناچيز از آن را مشاهده ميكنيم. علم از نظر افلاطون تذكار و ياد آوري خوانده شده است به اين معني كه انسانها در عامل مُثُل در همجواري با خير مطلق از حقايق اشياء و علوم بهره داشته اند اما به واسطه هبوط به عالم دنيا از خاطر آنان زدوده گشته است و در زندگي دنيا برخورد با پديده هاي محسوس و مادي سبب ياد آوري علوم فراموش شده آنها مي گردد و تو گويي احساس مي كند اين حوادث براي آنها قبلا اتفاق افتاده است. تفصيل مطلب را در كتاب سير حكمت در اروپا نوشته علي فروغي مطالعه فرماييد. اين نظريه كه به مُثُل افلاطون شهرت يافته، بعد از افلاطون مورد دقت بسياري از انديشمندان قرار گرفت و به بوته نقد سپرده شد كه بيان آن در اين مجال ميسر نيست. لكن بنحو اجمال به بيان امام ( در اين باره توجه ميكنيم.
امام ( معتقدند كه:
موجودات در عوالم غيبت و مجرد از ماده، داراي اوصاف مخصوص هستند و چون به عالم ماده هبوط مي كنند اوصاف
مقصود همان رجعتي است كه اول امام حسين (ع) بعد حضرتامير (ع) و بعد حضرت رسول(ص) و بعد باقي ائمه رجوع مي نمايند .
برگرفته از : 1ـ معاد،استاد مطهري (ره)
و احوال مخصوص عالم ماده را مييابند، چنانكه افلاطون و شاگردان او موجودات عالم ملك را مظاهر حقيقت آنها در عالم غيبت و ملكوت مي دانستند، كه مُثُل افلاطوني ناميده مي شوند. از اين رو موجودات، اصل و حقيقتي درعالم ملكوت دارند كه مبرّا از هر گونه نقص مي باشد و در اين عالم بخاطر محدود بودن و قرار گرفتن در مراتب اسفل وجود، آلوده به صفات مادي هستند.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ برگرفته از: كتاب شرح اربعين حديث امام خميني (
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.